۱۵ سال تجربه در صنعت تبلیغات به من آموخت که چگونه با فریلنسرها کار موفقیت آمیز انجام دهم
اگر برای اولین بار قصد استخدام یک فریلنسر را دارید یا تجربه نامناسبی در گذشته داشته اید، این مقاله برای شما مناسب است. زیرا فرصت های زیادی توسط دنیای فریلنسری ارائه می شود و شما می توانید نهایت استفاده را از این فرصت ها ببرید.
قبل از پرداختن به این مقاله اگر هنوز به این نتیجه نرسیده اید که از فریلنسرها برای برونسپاری پروژه های خود استفاده کنید، حتما برای کم کردن فاصله اطلاعات خود با مدیران موفق، مقالات زیر را مطالعه کنید:
- آمارهای عجیب فریلنسری دنیا
- اشتباه محض مدیران ایرانی
- ۱۲ دلیل برای برون سپاری پروژه به فریلنسر توسط شرکت ها
- چرا باید پروژه را برون سپاری کنید؟
در ۱۵ سالی که در زمینه تبلیغات کار کردم، دو چالش بزرگ را با استخدام و کار با فریلنسرها تجربه کردم. در ادامه این دو چالش را برای شما مطرح خواهم کرد
چالش شماره ۱ – انتخاب فریلنسر نامناسب برای کار
اشتباهی که اغلب کارفرمایان مرتکب می شوند این است که فقط یک طراح، یک نویسنده، یک توسعه دهنده و غیره را استخدام می کنند. درحالی که برای هر رشته، آنها باید بدنبال مجموعه خاصی از مهارت ها یا تجربه لازم برای ارائه تخصصی آن کار باشند.
برای مثال، طراحی را در نظر بگیرید. شما می توانید یکی را انتخاب کنید
تصویرگران
مدیران هنری
طراحان متخصص در وب، دیجیتال، انیمیشن، چاپ، ۳D، ۴D و این لیست ادامه داردطراحان می توانند در چند مورد از این دسته ها تجربه داشته باشند، اما یکی دو مورد وجود خواهد داشت که در آنها برتری دارند. سطوح تجربه آنها مانند رویکردهای طراحی متفاوت است: از خلاقانه تر و نوآورانه تر تا “شرکتی” یا محافظه کارتر.
گاهی اوقات کارفرما توانایی های ارتباطی و سایر مهارت های نرم را نادیده می گیرد که در نظر گرفتن آنها بسیار مهم است، به خصوص برای پروژه های پیچیده و بلند مدت.
برای مثال در یک صنعت دیگر، به استخدام سرآشپزی فکر کنید که در یک رستوران استیک کار می کند و به او ماموریت تهیه یک کیک عروسی داده میشود.
او که یک سرآشپز است، راه خود را در آشپزخانه میداند و میداند چگونه پخت کند. با این حال، آیا کیک او به خوبی کیک تهیه شده توسط یک قنادی است که در بیست سال گذشته برای تازه عروسان کیک درست کرده است؟
در واقع شما یک متخصص باتجربه را بکار گرفته اید و قیمت بالایی باید بپردازید اما این کار یک اشتباه در انتخاب است.
برای نشان دادن این موضوع، اجازه دهید به مثال شیرینیپز خود برگردیم. ما میتوانیم بودجهای متوسط، اما همچنان کافی برای یک شیرینیپز تازهکار تعیین کنیم که کیکهای خلاقانهاش سروصدای زیادی در رسانههای اجتماعی ایجاد کرده است.
او جویای نام است و در این مرحله علاقه مند است تا خود را ثابت کند و کیفیت کارش را نشان دهد. این بدان معناست که بودجه ما می تواند برای او کافی باشد تا نتیجه مورد نظر ما را تضمین کند. در عوض همین مقدار برای یک قنادی سطح بالا با بیش از بیست سال تجربه کافی نخواهد بود. او یا کار را رد میکرد، یا آن را میپذیرفت، اما در مقایسه با کارهای پردرآمد، توجه و انرژی کمتری را اختصاص میداد.
مسئولیت انتخاب نکردن فریلنسرهای مناسب معمولاً بر دوش کارفرماست. با این حال، فریلنسر نیز ممکن است به این اشتباه دامن بزند. آنها ممکن است مهارت ها یا ظرفیت خود را برای ارائه یک پروژه خاص، با انگیزه پر کردن یک حفره در برنامه خود یا اضافه کردن یک پروژه جدید به مجموعه خود، بیش از حد افزایش دهند.
این کارفرما در پایان پروژه و با ناامیدی فراوان متوجه این موضوع شد. آنها خود را مجبور میدانند که پروژه را از اول شروع کنند یا با یک نتیجه کم کیفیت کنار بیایند.
چالش شماره ۲ – عدم سرمایه گذاری روی روابط
این یک مسئله حیاتی است که از این تصور غلط ناشی می شود که کار فریلنسری طبیعتاً کوتاه مدت است. شرکتها و آژانسها گاهی اوقات فریلنسرها را بهعنوان کارگران لیگ B میبینند، صرفاً به این دلیل که یک روز هستند و روز بعد نیستند.
هم کارفرما و هم فریلنسر زمان و انرژی را برای ارائه و جذب اطلاعات پس زمینه و برقراری ارتباط موثر صرف نمی کنند.
در حالی که واقعا ضروریست، برقراری ارتباط مؤثر و ایجاد روابط قوی مستقیماً بر کیفیت کار تأثیر می گذارد.
به این دلیل است که:
• بدون اطلاعات کافی فریلنسرها نمی توانند بهترین عملکرد خود را داشته باشند.
• کارفرما زمان محدودی دارد، بنابراین فریلنسرها باید بدانند چه زمانی و چگونه جزئیات مناسب را بپرسند.این باید یک فرآیند دو طرفه باشد. برای اینکه این فرآیند روان باشد و از هر گونه مشکلی جلوگیری شود، هر دو طرف باید بدانند که چگونه و چه زمانی اطلاعات مناسب را بپرسند (یا ارائه دهند).
برای جلوگیری از هر گونه اشتباه، نکات اشاره شده در مقاله زیر را دنبال کنید.